سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از پرسیدن درباره نادانسته ها کوتاهی مکن؛ هرچند به دانش نامور شده باشی . [امام سجاد علیه السلام]

 
وبلاگ ازدواج عاقلانه سازمان ملی جوانان استان چهارمحال وبختیاری

i ده ارتباط بی سرانجام در ازدواج (1)

جمعه 87/9/22 ساعت 10:48 صبح

 

ده ارتباط بی سرانجام در ازدواج

1- شما بیشتر عشق می ورزید

شما عاشق هستید اما از احساس طرف مقابل خود مطمئن نیستید. این طور می پندارید که با یکدیگر زوج ایده آلی خواهید بود. اما او آنقدرها هم از رابطه با شما هیجان زده نیست. وقتی که در کنارتان نیست مدام به او فکر می کنید. اما این طور به نظر می رسد که او بدون شما مشکل چندانی ندارد. یک رابطه هنگامی که فقط یکی از طرفین در اکثر اوقات تعقیب کننده دیگری است سالم نبوده و از تعادل خارج است.

اینکه یک نفر به چنین رابطه ای ادامه می دهد می تواند به دلایل زیر باشد.

الف- تکرار الگوی دوران کودکی: اگر در کودکی عشق یا توجهی را که به آن نیاز داشتید به شما داده نمی شده است احتمالا ناخودآگاه تصمیم گرفته اید که سخت تلاش کنید تا دوستتان بدارند.

ب- خود را تنبیه می کنید. احساس می کنید که مستحق عشق و توجه نیستید و لیاقت عشق را ندارید. بنابراین در چنین روابطی باقی می مانید تا به خود اثبات کنید که مستحق عشق نیستید.

ج- همانند سازی با یکی از والدین. اگر در کودکی شاهد آن بودید که مثلا مادرتان مدام به خاطر توجه در تعقیب پدرتان بود ممکن است چنین نتیجه گرفته باشید که «روابط» چنین اصولا اینگونه است و کاملا طبیعی است که یکی از طرفین دیگری را بیشتر دوست داشته باشد.

2- شما کمتر عشق می ورزید.

این طرف مقابل است که بیشتر به شما عشق می ورزد. شما سعی می کنید تا خود را متقاعد کنید که بیش از آنچه واقعیت دارد او را دوست دارید. اما از درون خود می دانید که نسبت به او احساس عشق ندارید. این نوع ارتباط هم همانند رابطه نوع اول متعادل و سالم نبوده و سرانجامی نخواهد داشت.

دلایل زیر می تواند این نوع ارتباط را توضیح دهد.

الف- می خواهید از خود محافظت کنید. اگر در گذشته از طرف کسی که او را واقعا دوست داشته اید آسیب دیده باشید ممکن است این تصمیم ناخودآگاه را گرفته باشید که دیگر هرگز کسی را آنچنان دوست نداشته باشید که بعدها از طرف او آسیب ببینید.

ب- یکی از والدین خود را تنبیه می کنید. فرد مقابل خود را به جای یکی از والدین خود قرار می دهید و عصبانیت خود از آن والد را بر روی او تخلیه می کنید. او را طرد می کنید تا همان کاری را کرده باید که او (والد) در کودکی با شما کرده است.

ج- می خواهید دیگران را کنترل کنید. رابطه با کسی را انتخاب می کنید که بیشتر به شما عشق ورزیده شود تا احساس برتری کنید و احساس کنید که همه چیز در کنترل شماست. هنگامی که فرد مقابل شما در طلب عشق و محبت شما باشد آسیب پذیرتر خواهد بود و شما احساس می کنید که روی او کنترل دارید.

د- همانند سازی با یکی از والدین. اگر در کودکی شاهد آن بودید که یکی از والدین شما سردتر، گوشه گیرتر و منزوی تر از دیگری است ممکن است که چنین وضعی در روابط کاملا طبیعی است. اگر با آن والد همانند سازی کرده باشید همان الگو را در روابط خود تکرار می کنید.

3- احساس می کنید فرد مقابل نیاز به تغییر دارد.

در این گونه روابط عشق معطوف به خود آن فرد نیست بلکه عشق به آن فردی است که امیدوارید به آن تبدیل شود. این نوع روابط به طرز شدیدی اعتیادآور است چرا که شما در دام امید به کسی می افتید که قرار است فرد مقابل به آن تبدیل شود. دست کشیدن و دل کندن از این امید بسیار مشکل است چرا که هرگز قادر نخواهید بود بگویید که بالاخره آن تغییر خاص چه وقت به وقوع خواهد پیوست. این نوع ارتباط شباهت به قمار دارد.

در یزر برخی از علائم این نوع ارتباط آورده شده است.

* به خود می گویید که او به اندکی وقت نیاز دارد تا خود و زندگی خود را جمع و جور کند.

* به خود می گویید که هیچ کس تا به حال او را آنگونه که باید دوست نداشته است و اگر شما به حد کافی به او عشق بورزید قادر خواهید بود تا او را تغییر دهید.

* احساس می کنید که هیچ کس او را درک نمی کند و همه او را دست کم می گیرند و فقط شما هستید که ماهیت واقعی او را می شناسید.

* مدام نزد خانواده و دوستان خود به خاطر مشکلاتی که در رابطه تان وجود دارد عذر و بهانه می آورید.

* احساس می کنید که هر گز نمی توانید او را ترک کنید چرا که با ترک کردن او احساس بی ارزشی او را تایید می کنید و او دیگر هرگز تغییر نخواهد کرد.

* به او بیشتر از خود او ایمان دارید.

* می دانید که عشق کافی از طرف او دریافت نمی کنید اما به خود می گویید که او دارد نهایت تلاشش را می کند.

دلایل زیر می تواند این نوع ارتباط را توضیح دهد.

الف- می خواهید روی او کنترل داشته باشید. وقتی به منظور اصلاح کسی به رابطه ای وارد می شوید طبیعتا نسبت به او احساس برتری خواهید کرد و احساس می کنید که روی او تسلط دارید.

ب- از خودتان و زندگی خودتان فرار می کنید. با تمرکز بر روی کارهایی که فرد مقابل شما باید انجام دهد و یا نباید انجام دهد شما وقت چندانی برای پرداختن به زندگی خود نخواهید داشت. وقتی سرگرم اصلاح دیگران هستیم دیگر وقتی نخواهیم داشت تا به خودمان و نقایص خودمان بپردازیم.

ج- در کودکی به این نتیجه رسیده اید که نمی توانید آنچه را می خواهید به دست آورید. اگر در کودکی طرد شده اید یا به قدر کافی دوستتان نداشته اند ممکن است ناخودآگاه این نتیجه گری را کرده باشید که نمی توانید آنچه را می خواهید از آنهایی که دوستشان دارید بگیرید. بنابراین سعی می کنید با کسانی رابطه داشته باشید که همان احساس ناکامی کودکی را در شما باز تولید کنند.

یک رابطه سالم رابطه ای است که در آن شما فرد مقابل خود را همانگونه که «هست» بپذیرید و از او راضی باشید.

4- می خواهید دیگری را نجات دهید.

افراد در این رابطه نه از آن رو که با همسرشان تفاهم دارند بلکه به این دلیل که احساس می کنند مجبورند تا به او کمک کنند وارد رابطه می شوند. کسی را پیدا می کنند که آسیب دیده یا شکننده است و یا اینکه دیگران او را دوست نداشته اند و حالا شدیدا احساس می کنند که باید به او کمک کنند و محبت کنند. ترک گفتن اینگونه روابط معمولا بسیار مشکل است.

در زیر برخی از علائم این نوع ارتباط آورده می شود.

* به کسی علاقمند هستید که مشکلات روحی، جسمانی و یا اقتصادی جدی دارد.

* به کسی علاقمند هستید که به تکرار احساس سردرگمی، ناتوانی و قربانی بودن می کند و شما او را دلداری می دهید آرام می کنید و تشویق می کنید.

* غالبا در مقابل او نقش والد را ایفا می کنید. او را نصیحت می کنید، هشدار می دهید، از مشکلات احتمالی بر حذر می کنید.

* در گذشته با او بد رفتاری شده و یا به طرز بدی آسیب دیده است و شما احساس می کنید که مجبور هستید گذشته او را جبران کنید.

* کمتر می توانید به او تکیه کنید بلکه بیشتر او به شما تکیه می کنید.

* رفتارهایی را از طرف او تحمل می کنید که هرگز به طور معمول نظیر این رفتارها را از فرد دیگری نمیپذیرید.

* وقتی دیگران از شما می پرسند که چرا با چنین فردی رابطه دارید احساس می کنید که از او بهانه جویی می کنند و فورا درصدد حمایت از او برمی آید.

* احساس می کنید هیچ کس همانند شما قادر نیست که او را درک کند دوست داشته باشد بنابراین نمی توانید او را ترک کنید.

* نگران هستید که اگر او را رها کنید آیا او شخص دیگری را پیدا خواهد کرد تا از او حمایت کند.

دلایل زیر می تواند وجود این نوع ارتباط را توضیح دهد.

الف- تکرار یک الگوی کودکی. اگر در کودکی شاهد آن بودید که یکی از اعضای اصلی خانواده ، نادیده گرفته می شود یا کسی او را دوست ندارد و یا با او بد رفتاری می شده است در بزرگسالی همان فرد را به شکل کسی که سخت به کمک احتیاج دارد می یابید و نهایت تلاش خود را می کنید تا عشق ، حمایت و محبتی را که نتوانستید در کودکی به آن عضو خانواده بدهید ، به او بدهید.

ب- نیاز دارید که احساس برتری کنید. وقتی فردی را بر می گزینید که به هم ریخته است ، شما در موضع فرد برتر ، عاقل تر و منسجم تر قرار خواهید گرفت.

ج- نیاز به کنترل دیگران دارید. برخی اوقات از یاد می بریم که «کمک کردن» می تواند یک روش برای کنترل کردن دیگران باشد.

کسانی که در چنین روابطی وارد می شوند و خواهان نجات دیگری از طریق ارتباط عاطفی هستند غالبا ترحم را با عشق اشتباه می گیرند.


نوشته شده توسط: ازدواج عاقلانه

نوشته های دیگران ()


i ْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

 در تحقیقات برای ازدواج از چه کسانی تحقیق کنیم
مزایای ازدواج
ده ارتباط بی سرانجام در ازدواج (1)
[عناوین آرشیوشده]


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
44127

:: بازدیدهای امروز::
4


:: بازدیدهای دیروز::
2


:: درباره خودم ::

وبلاگ ازدواج عاقلانه سازمان ملی جوانان استان چهارمحال وبختیاری

:: لینک به وبلاگ ::

وبلاگ ازدواج عاقلانه سازمان ملی جوانان استان چهارمحال وبختیاری

:: پیوندهای روزانه ::

سازمان ملی جوانان [60]
[آرشیو(1)]

:: اوقات شرعی ::

::فهرست موضوعی یادداشت ها ::

چه کسانی برای ازدواج مناسب نیستند[3] . ازدواج[2] . انتخاب همسر[2] . بی سرانجام . دلایل نادرست ازدواج . ده ارتباط . ده ارتباط بی سرانجام در ازدواج(1) . ده ارتباط بی سرانجام در ازدواج(2) . شرایط مشکل زا . مزایای ازدواج .

:: آرشیو ::

انتخاب همسر
دلایل نادرست ازدواج
پرسشهای ازدواج
آشنایی در ازدواج
نظریه های آشنایی در ازدواج
ده اشتباه در فرایند آشنایی
شهریور 1387
آذر 1387

:: خبرنامه ::